دیکشنری
داستان آبیدیک
تنظیم کن
english
1
sports
::
Programmer
کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تنظیم سازمان یافته
تنظیم سند انتقال
تنظیم شده در
تنظیم صورت دارایی
تنظیم عملکرد
تنظیم گاه تخت
تنظیم گاه شیب دار
تنظیم متن نهایی سند
تنظیم مجدد عملیات با استراتژی
تنظیم موالید
تنظیم موتور
تنظیم میدانی لگام تنظیم تقریبی
تنظیم هیجیان
تنظیم کردن
تنظیم کردن ـ تنظیم ـ ( تنظیم شدن
تنظیم کن
تنظیم کننده
تنظیم کننده سند
تنظیمات
تنظیمات سرعت
تنظیمات سیستم
تنظیمی
تنعم
تنفر
تنفر (روزنامه نگاری)
تنفر آمیز
تنفر آور
تنفر داشتن
تنفس
تنفس دادن ـ تنفس
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید